بوی مرطوب اقاقی
چه آرام از کنج حیاط
کنار درخت سیب...
لای احساس قشنگ گنجشک
مست می کرد چشم آرایش استشمام را...
باز خواهش کنم از کفشدوزک..
دل آشفته گندمزار را...
از تماشای هزار و صد روز
خالی کند از آفت باد...
باز خواهش کنم از قاصدکان
روی آسایش آب..
برسانند شمیم خبر باران را...
تاکه شاید امسال
مزرعه، گندمزار..
سبدی پر ز اقاقی باشد..
(س ک و ت)
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 90/1/23 توسط حامد