ای که در کشتن ما هیچ مدارا نکنی *** سود و سرمایه بسوزی و محابا نکنی
دردمندان بلا زهر هلاهل دارند *** قصد این قوم خطا باشد هان تا نکنی
رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم*** شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی
دیده ما چو به امید تو دریاست چرا *** به تفرج گذری بر لب دریا نکنی
نقل هر جور که از خلق کریمت کردند *** قول صاحب قرضان است تو آنها نکنی
بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد *** از خدا جز می و معشوق تمنا نکنی
حافظا سجده به ابروی چو محرابش بر
که دعایی ز سر صدق جز آنجا نکنی
نوشته شده در تاریخ جمعه 87/6/8 توسط حامد