سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگکد ماوس

دل نوشته ها
 


گل تقدیم شمادست هایت همچنان آیا تهی ست؟گل تقدیم شما

برهنه پاهایت را چرا نپوشاندی؟ 

گیسوانت را پریشان نگاه دار 

باد خواهد امد  ... 

سمت باخترها... 

آنجا که دخترانش لاله های خونین از غروب مهر می چینند... 

جایگاه گلی ست که مردمان به تبرک پاهای برهنه اش آیند.. 

و نیز آنجا پسرکی زرد روی با خنده هایش ... 

گل می کارد.. و با نوازش دستانش... گل می چیند 

اما روی او همچنان زرد است... 

شاید از زمستان می آید این زردی... 

و شاید از نیامدن تابستان... 

گل تقدیم شماولی برف های آبادیمان همچنان آسمانت را دعا خواهند کردگل تقدیم شما

گل تقدیم شما

(س ک و ت)

 




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 89/10/29 توسط حامد

نیمه ماه زمانیکه هلالی باشدگل تقدیم شماگل تقدیم شماگل تقدیم شماجای ما پای خم میکده خالی باشد

......

دلم تنگ است و بر راز و نیازمگل تقدیم شما بسان زاهدان، دور حجازم

گهی گیرم به دستم،دست یاری  گل تقدیم شما گهی وا می نهم سر بر خماری

خماری بر سر یارم بکوبید گل تقدیم شما دوا بر سوز هجرانم بجویید

مرا نامی دهید از ننگ نامی گل تقدیم شما به بازارم برید بهر سلامی

بگوییدم که چون شد،آنکه آمد گل تقدیم شما مرا در مستیم دید و نیامد

من آن ببریده زنجیرش بدیدم گل تقدیم شما سلام گرم و شیرنش شنیدم

چرا از ما به پنهانش ببردید گل تقدیم شما مرا محرم به چشمانش ندیدید

مرا چشمی بسان عاشقان بود گل تقدیم شما زبانی پر ز صوت همدمان بود

به زنجیر افکنید چون ماه نورم گل تقدیم شما به زندانم برید از بهر گورم

مرا از کوی و بازارش چه حاصل گل تقدیم شما ز روی مست و هوشیارش چه حاصل

بیارید تنگ می، بازم بنوشم گل تقدیم شما از آن گیسو دو چشم خو بپوشم

.......

.......

(س ک و ت)




نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 89/10/15 توسط حامد
درباره وبلاگ

حامد

www.Hamed_H1368@Yahoo.com